زلزله آذربایجان
به نام خدا که هر وقت میترسیم تازه میفهمیم چقدر خوبه که هوامونو داره چند روزه دارم فکر میکنم این مطلب رو تو وبت بنویسم یا نه دیدم اینم یه روی دیگه زندگیه فکر کردن بهش آدمو داغون میکنه ولی نمیشه فکر نکرد به اون مادری که دید بچش زیر آوار داره صداش میزنه و کاری از دستش بر نمیاد تا دیگه صدای بچه نیومد نمیشه به دختر جوانی که هزار ان آرزو تو دلش بود میخواست امسال بعد ماه رمضون عروس بشه ولی تو گوره سرد خوابید یا به اون پسری که میخواست فرم انتخاب رشته رو واسه دانشگاه پر کنه اما هیچ وقت پر نمیشه یا پدری که وقتی اومد خونه امیدش تبدیل به خرابه شده بود بچه ای که حالا بدون پدر و مادره خدایا عجب صبری داری عجب صبری داری ایران ماهم ...
نویسنده :
مامانی
0:02